پذيرش > مقالات > علیه سکوت > عمرکوتاه جنبش های اجتماعی در ایران
عمرکوتاه جنبش های اجتماعی در ایران
4 خرداد 1388 - محمد غزنویان - نسخه قابل چاپ
تغییر برای برابری- اهل سياست عموماً و اهل سياست ذيل روايت رجال سياسي خصوصاً، قادر به تغيير، يا استمرار انديشه تغيير نيستند. آنها به وضع موجود مي انديشند و تعويض جايگاهشان باهم فقط مي تواند بصورت مداوم مطالبات را بين دو نقطه مشخص جابه جا كند، كه طبيعتاً به فراخور تغيير نيازها در هر دوره صورتهاي گفتاريشان را نیز تغيیر ميدهند وگرنه در بنياد همانند كه بودند. آنها برآورد واقعي مطالبات اقليتها و فرودستان نيستند بلكه برآمده از نيازهاي فوري جامعه اند.
آنها به ويژه در ايران - كه دولتها هنوز نسبتي با مفهوم دولت مدرن ندارند چرا كه اصولاً زائيده منطقي انديشه مدرن نيستند- در بهترين حالت ملغمه اي از سنت و تجدد ند كه ديگر نه اينند و نه آن.
دولتها در ايران حتی اگر با نگاه خوش بينانه داراي استقلال اجرائي باشند، با توجه به سقف كوتاهي كه حاكميت ديني برايشان تعريف كرده از يك سو و تنگنايي كه اقتصاد نفتي حولشان تنيده از ديگر سو ،آنقدر عقيم هستند كه كمترين جاذبه ای براي پي گيري مطالبات اجتماعي ندارند.
در ايران تبعيض، سكه رايج است و رواج آن بر مبناي تعدد نهادهاي سنتي قوتي مضاعف يافته است. نهادهايي كه در حال بازتوليد كردن اشكال تبعيض و دامن زدن به حراست از نابرابري اند. دولتها از آن جا كه في نفسه حول محور قدرت شكل مي گيرند نمي توانند از جاذبه عيني قدرت به نفع دلربائي انتزاعي برابري عدول كنند. دولتها استمرار منطقي همديگرند كه براي تسلط بربخشي از قدرت قهري حكومت ،شعارها و نمادهاي متفاوتي از خود بروز مي دهند. اين روند اگر چه كلي است اما در ظرف زماني و مكاني و در ساختهاي فرهنگي و اجتماعي متنوع ،صورتهاي متفاوتي از خود نشان می دهد. در ايران نيز دولتها با توجه به نهادينه شدن گفتمان تبعيض در قانون اساسي و نيز وجود ارگانهاي متصلب براي پاسداري از آن كمترين اقتداري براي مقابله ندارند. دولتها در ايران فقط قادر خواهند بود سقف مشخصي از درآمد نفت را هدر داده و در اين راه به رقابتي نامتوازن با ساير قدرتهاي موازي بپردازند.
دقيقاً در همين وضعيت نازايي دولت هاست كه جنبشهاي اجتماعي براي پي گيري مطالبات خوشي سر بر مي آورند. جنبشها در صورت داشتن مولفه هاي اساسي يك جنبش قادرند خارج از بازي رسمي قدرت و ابزار وارد كردن فشار ساختاري مطالبات خود را در بستر تغيير مناسبات تعقيب كنند. تغيير مناسبات امريست كه در سطوحي اتفاق مي افتد كه دولت خود بر پايه آنها ايستاده است.
اما نكته بي نهايت حائز اهميت اين است كه بر اساس همان صبغه پيشا مدرن دولتها در ايران، شرايط برخلاف آنچه روي كاغذ مي آيد براي جنبشهاي اجتماعي سهل نيست، چرا كه گفتمان مسلط به محض احساس عدم امنيت به جدي ترين وجهه ممكن از خود واكنش نشان ميدهد.حتی اگر جنبش اجتماعي با كنشهاي قهري نيز همراه نباشد همچنان طبيعي ترين حالت ممكن برای آن ها این است كه صاحبان قدرت با تفسير اقدام عليه امنيت ملي از رشد و توسعه آنها ممانعت بعمل آورند.
با اين همه چنانچه حاملان پيام نوين در يك جنبش درك صحيحي از ماهيت رژيمهاي اقليت داشته باشند از ناملايمات به تنگ نيامده و در جستجوي كوره راه هاي ميانبر خود را مستحيل نخواهند كرد.
كاتوزيان در كتاب تضاد دولت و ملت مي نويسد:
"جامعه كوتاه مدت"تعريف ويژگي اصلي و مركزي جامعه استبدادي است. يعني جامعه اي كه درجا مي زند يا –در اثر نوسانات گهگاهي – از نو شروع مي كند وجامعه كلنگي مكمل همين است ، چون خيلي از آن چيزهايي را هم كه در كوتاه مدت ساخته شده خراب مي كند تا از نو بسازد و اين چيزها فقط بناهاي قرص و محكم و كاملاً قابل استفاده يا قابل ترميم نيستند....نمي گويد كلنگي است ولي كلنگ را بر مي دارد و ويرانش مي كند و چيز ديگري را كه مي توانست به آن افزوده شود به جاي آن مي سازد....و نتيجه اين ، تغيير سريع و سطحي است كه در تضاد با پيشرفت واقعي و اساسي و ماندني."
كوتاه مدتي جنبشهاي اجتماعي در ايران تحت تاثير ريشه هاي عميق و بلند مدت نهادهاي طولي قدرت است و از طرفي نيز معلول كم صبري و بي صبري كنشگران اجتماعيست كه اين خود معلول عمر كوتاه عمل اجتماعي در ايران است . عميق تر اينكه برخاسته از عمر كوتاه طرح مفاهيم جديد در اين كشور است. مفاهيمي چون آزادي و برابري در ايران تنها چند دهه است كه از سوي دگر انديشان و كنشگران از منظر انديشه نو نگريسته شده اند.اين مفاهيم به عنوان اصولي بديهي و به تعبير ماركس ،ابدي ،چنان در ادوار تاريخ ايران مغفول و مهجور ماندند كه به محض آشنايي ما با آنها فکر می کنیم يك شبه خواهيم توانست طومار صدها ساله غيبتش را درهم پيچيم.
و چنين است كه مقدم بر تمام ممالك شرق، انقلاب مشروطه مي كنيم و اكنون بيش از همه آنها حكم اعدام و توقيف نشريات داريم!
بيانيه مطالبه محوري بخشي از جنبش زنان
تمام آن ريشه هاي تاريخي و همه اين ناملايمات كنوني باعث مي شود تا جنبشها در تاريخ معاصر ما زاده شوند و منشعب شوند.باعث مي شوند دولتي شوند و يا از اساس استحاله گردند. نبود روحيه گفتگو و كليشه شدن و نداشتن روحيه كار گروهي باعث مي شود تا گروههاي حقوق زنان در ايران در راستاي تجميع نيروها نتوانند در صف واحدي قرار گيرند و درست در روزهايي كه حكومت شديد ترين فشارها را به آنها وارد مي كند برای پي گيري مطالباتشان از دولت حول گرد هم آيند. آيا وقوع اين همگرايي چند ماه پيش از اين غير ممكن بود؟
دولتها بازيگران رسمي عرصه سياست اند ، بازي سياسي بازي فرصت ها و تصميم هاست و دولتها براي خود بهترين ها را برمي گزينند والبته ترجيح مي دهند در بين مطالبات آن را انتخاب كنند كه در عين گستردگي در ادبيات اجتماعي ،هزينه كمي را نيز متوجه آنها سازد، چرا كه آنها در در بستري قادر به استمرارند كه حكومت سقف آن را از پيش مشخص ساخته است.
اين دو، يعني فرصت طلبي دولت ها و عادت ما در حواله كردن مشكلاتمان به نيروهاي برتر،باعث مي شود ماهيت جنبش تقليل يابد و آگاه يا ناآگاه خود را در دامن بازيگراني ببيند كه هیچ درك حداقلي از مفهوم تغيير ندارند. يكي از كانديداها در پاسخ به پرسشهاي دانشجويان درباره اعدام هاي دهه شصت می گوید:
"گفته میشود در زمانی که آن اعدامها صورت گرفت من نخستوزیر کشور بودم و باید پاسخگو باشم. باید توجه کنیم که مساله تفکیک قوا در کشور از ابتدای انقلاب وجود دارد."
اين درحاليست كه مقوله تفكيك قوا هنوزهم به معناي واقعي محلي از اعراب ندارد و سه قوه عملاً در حوزه مسائل اجتماعي تصميمات هم را خنثي مي كنند. فردي كه چنين رندانه ثابت مي كند چيزهايي از سياست مداري آموخته است چگونه مي تواند پيگير مطالباتي باشد كه سالهاست اقدام عليه امنيت ملي تعبير شده است؟
اساساً اصلاح قوانين مورد نظر مطالبه محوران حرکتی نیست كه در يد اختيار و اقتدار رئيس جمهور باشد. در زمينه اين اصول دولت به وضوح در درون ساحتي عام و غير قابل تغيير به نام موازين اسلامي تعريف شده است و باتوجه به الزام قانوني دولت به رعايت اين موازين حتي طرح آنها از سوي دولت از سوي نهادهاي امنيتي و سنتي ،خروج از حاكميت محسوب خواهد شد.
بيانيه این همگرایی می خواهد روي رئيس جمهور" تاثير" بگذارد. دقيقاً ايران در اين حوزه مامن احساسات و تاثيرات و تاثرات است. همه به ياد دارند كه دكتر احمدي نژاد اعتقاد داشت مشكلش با رنگ مو و مدل لباس جوانان نيست. چرا آقايان در اين چهار سال در قبال اعدام كودكان و نابرابري زنان و دانشجويان و ....سكوت كرده اند وحالا دو ماه مانده به انتخابات شيخ و روشنفكر شده اند و فمنيست و فعال حقوق كودك؟ اين نشان از آن دارد كه كانديداها بازيگر سطوح بالا هستند و جنبشها بايد با استمرار فشارهاي خود آنها را وادار به بازنگري كنند نه اينكه آنها را تهييج به سودجويي نمايند.
زهره اسد پور بدرستي اين فضا را به فضایي توهم آمیز تعبیر کرده است. فضاي متوهمي كه به دولتي ها تفهيم خواهد كرد جنبشها در ايران جوهره مستقلي نمي توانند داشته باشند.
من معتقدم ،رخت بر بستن روحيه آرمان خواهي به بهانه عمل گرايي و غيبت ايمان به اهداف، به توجيه اعتقاد به كنوانيسونها ،جنبش ها را خنثي خواهد ساخت و بسترساز بازتوليد مشروعيت مبناي نظري حاكميت خواهد گشت. اصولي كه در بيانيه همگرایی بر رویشان تاكيد شده است به قدري مسلم و بديهي اند كه طلبشان از دولت و دولتمرد ، دولتمرد را دچار توهم خدايگاني خواهد كرد. خدايگاني كه آزادي و برابري نيمي از مردمش در گرو اقدامات اوست.
جمله اي از ماركس را به ياد مي آورم كه مي گفت: كارگران اگر در مبارزه سياسي، فقط براي بدست آوردن امتيازهايي با هم متحد شوند ، سازش هائي خواهند كرد.سازش هائي برخلاف اصول ابدي.
اصول ابدي ، نه نوستالوژك اند و نه آخرالزماني. اصول ابدي ، اصولي بديهي اند كه بنا به عللي به حاشيه رانده شده اند. اين اصول چه در جوهره فرد و چه در جوهره جامعه وجود دارند. جوهره اي كه زير رسوبات شرايط و مناسبات متوقف شده است. جستار آن با تكرار روحيه جامعه كلنگي حتي ممكن است آنرا بيش از پيش به قعر براند.
ارسال به
بالاترین
،
توییتر
،
فریندفید
،
فیسبوک
در همين بخش :
8 مارس روزی که نمی توان از ما دریغ کرد
با طلاق توافقی از حقارت و کتک و فحش رها شدم /گزارشی از دادگاه محلاتی: مریم مالک
تجمع مادران عزادار در رشت
تغییر ممکن است/ جلوه جواهری(26 روز پس از بازداشت کاوه مظفری)
گامهایی که با تزلزل نا آشنایند/ گرامی داشت چهلم ندا در رشت
ديگر بخش ها :
طرح یک میلیون امضا
|
مقالات
|
سایت نوشته ها
|
اخبار
|
گزارش كمپين
|
گفت و گو
|
علیه سکوت
|
كوچه به كوچه
|
نامه های شما
|
گزارش ویژه
|
گفتگو با اعضا
|
ویژه سالگرد کمپین
|
تصویر برابری
|
دل آرام علی
|
تریبون
|
مقالات
|
تاریخ شفاهی
|
خارج از چارچوب
|
کتابخانه
|
درباره کمپین
|
کمپین در شهرها
|
کمپین در بند
|
صدای تغییر
|
ویژه 22 خرداد
|
لایحه حمایت از خانواده
|
گالری
|
عشا مومنی
|
امیر یعقوبعلی
|
خدیجه مقدم
|
راحله عسگری زاده و نسیم خسروی
|
پروین اردلان،جلوه جواهری، مریم حسین خواه، ناهید کشاورز
|
زینب پیغمبرزاده
|
سعیده امین، سارا ایمانیان، محبوبه حسین زاده، ناهید کشاورز و همایون نامی
|
احترام شادفر
|
نسیم سرابندی زاده،فاطمه دهدشتی
|
وبلاگ مهمان
|
پرونده خرم آباد
|
دستگیری ها
|
مریم مالک
|
پرستو اللهیاری
|
مهرنوش اعتمادی
|
سمیه رشیدی
|
Other Languages
|
همراهان
|
«فراخوان کمپین ده روز با بهاره هدایت»
| English
|